نقد روزنامه اصلاحطلب به اظهارات دیروز پزشکیان| تهران قابل اداره است اما گرفتار پیچوخمهای سیاسی است
رویداد ۲۴| مسعود پزشکیان در اظهارات دیروز خود گفت که با ادامه این روند، مشکلات تهران حد شدنی نیست! موضوعی که مورد نقد جدی روزنامه هممیهن قرار گرفته است.
غلامحسین کرباسچی، مقام ارشد دولت سازندگی و شهردار اسبق تهران در گفتگو با هممیهن گفت: «آقای رئیسجمهور گفتهاند: نمیشود به مردم بگوئیم بروید و خودمان اینجا بنشینیم، باید اول خودمان برویم! من عرض میکنم: کجا میخواهید بروید؟! اگر آقای پزشکیان در دولت خود قصد دارند مسائل را خارج از مباحث سیاسی و احساسی مورد رسیدگی قرار دهند و بر کار کارشناسی تاکید دارند، باید این موضوع را مورد توجه قرار دهند که در گذشته در شهر تهران کار کارشناسی زیاد انجام شده است، اما متاسفانه اداره شهر تهران در پیچ و خمهای سیاسی افتاده است.»
او توضیح میدهد: «میتوانم ادعا کنم که وجود شورای شهر در طول بیست و چند سال گذشته به ضرر شهر تهران بوده است. مرحوم آقای هاشمی هم بر این عقیده بودند که بهتر است ابتدا قانون شوراها را در نقاط کوچکتر اجرا کرده و شوراها در این مناطق تشکیل شوند و بعد از مشاهده و بررسی عملکرد آنها، تصمیمگیری شهرهای بزرگ را به دست شوراها بسپاریم تا کار به صورت پختهتری پیش رود.»
شهردار پیشین تهران بر این باور است که از تشکیل اولین دوره شورای شهر تهران تا امروز مشکلات این شهر پیچیدهتر شده است: «اداره شهر تهران و کلاً کلانشهرها بهویژه اگر پایتخت باشد، بسیار پیچیده و مشکل است. برای اداره یک شهر نباید انواع مدیریتها با خواستههای مختلف دخالت کنند و یک نفر به عنوان شهردار یا شورای شهر برای جمع کردن این دخالتها تلاش کند. بهعنوان مثال ضرورت وجود نیروهای مسلح برای کشور غیرقابل تشکیک است، اما تجمع همه این نیروها یا بخش عمده آن در تهران و اختیار تام داشتن در محدوده خودشان میتواند در این زمینه مشکلزا باشد. به این معنی که این نیروها حق دارند هر قدر بخواهند نیرو بیاورند، هر قدر زمین بخواهند اشغال کنند و هر میزان ساخت و ساز که اراده کنند، انجام دهند.
کرباسچی، اما مهمترین مسئله تهران را جمعیت این کلانشهر میداند: «درحال حاضر یک دولت متمرکز و در واقع اقتدارگرایی دارید که تمام اختیارات اداری، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را در تهران متمرکز کرده است. به عنوان مثال اگر کسی بخواهد یک روزنامه یا سایت تاسیس کند باید به مرکز شهر تهران و خیابان بهارستان برود و مجوز خود را از وزارت ارشاد دریافت کند. حالا فرض کنید در دورترین نقاط کشور بخواهد چنین اقدامی کند؛ حتماً درخواست او را باید مدیرکل ارشاد استان مورد نظر به تهران ارسال کند. درباره سایر مسائل اقتصادی و... هم شرایط چنین است و تمام اختیارات اقتصادی و سیاسی هم درتهران متمرکز شده و سازمانهای مربوطه در خیابانهای این شهر متمرکز هستند.»
به باور مدیرمسئول هممیهن اگر در دولت چهاردهم سیاست تمرکززدایی اتخاذ شود حداقل یکسوم جمعیت تهران بدون هزینه و با منافع فراوان برای دولت، به سایر مناطق کشور منتقل میشود.
کرباسچی میگوید: «درباره ضرورت وجود بسیاری از پادگانها و نهادهای نظامی در تهران به صورت جدی تشکیک وجود دارد. این سازمانها چه میزان فضا را در تهران اشغال کردهاند؟ وجود این نیروها در تهران خود به خود وجود نیروهای خدماتی را ایجاب میکند و هر نفری که از کارمند و... در تهران متمرکز شوند به تبع آن چند نفر نیروی خدماتی اعم از معلم، راننده، نانوا، فروشنده و... باید در تهران متمرکز شوند؛ بنابراین سیاست تمرکززدایی یک ضرورت است.»
شهردار پیشین تهران معتقد است که تهران قابل اداره کردن است، اما اداره مناسب آن نیازمند تصمیمگیری، اراده و کنترل توسط بالاترین ردهها از میان مسئولین کشور است: «حتی معتقدم که باید توسط رهبری این تصمیمگیری اتخاذ شود و همه ارگانها و نهادها به برنامهریزی دقیق کارشناسی در اداره شهر تهران تن بدهند و نخواهند همه در تهران متمرکز شوند.»